کد مطلب: ۶۵۱۴
تعداد بازدید: ۱۸۸
تاریخ انتشار : ۳۰ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۴
پندهای امام صادق(ع) | ۱۵
در هر حال فرض ما بر این است كه ما شیعیان از لحاظ شناخت كمبودى نداریم و اسلام را از طریق اهل بیت(ع) با همه‌ی ابعادش شناخته‌ایم. پس اگر به درستى عمل كنیم، خداوند در دنیا و آخرت ما را غرق در نعمت خواهد كرد، و چرا چنین نكند؟ مگر خدا مى‌خواهد نعمت‌هایش را براى چه كسى ذخیره كند؟! مگر بخل دارد؟! آیا اگر به بعضى‌ها بدهد، نعمت‌هایش تمام مى‌شود؟

درس هشتم | ۲


تفاوت بهره‌ی افراد از «سعادت»


اما مسلمانان فرقه‌هاى گوناگونى دارند. همیشه هم كسانى بوده‌اند كه مى‌خواسته‌اند راه صحیح را بشناسند، تحقیق هم كرده‌اند، ولى موفق نشده‌اند. به خصوص در دوران ائمّه‌ی اطهار(ع) كسانى بودند كه در گوشه و كنار زندگى مى‌كردند؛ مى‌خواستند اسلام را دقیقاً بشناسند، ولى شرایط اجتماعى آن دوران و حكومت‌هاى جابرانه مانع این كار بود. این دسته افراد به اندازه‌اى كه شناخت پیدا كرده‌اند، مسؤولیت دارند و باید به همان مقدار عمل كنند. طبعاً استحقاق دریافت همه‌گونه عنایتى را هم ندارند؛ چون تمام راه را نپیموده‌اند. در چیزهایى كه نشناخته‌اند كمالاتى وجود داشته كه آنها به دلیل عمل نكردن، به آنها دست نیافته‌اند، هرچند تقصیرى در زمینه‌ی شناخت نداشته‌اند. خداوند هم در همین حد پاداش آنها را خواهد داد: إِنّا لا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً.[1] آنها در شناخت «تقصیر» نداشته‌اند بلكه قصور داشته‌اند، ولى به آنچه فهمیده‌اند عمل كرده‌اند. خداوند هم به همان اندازه پاداششان مى‌دهد.
اما كسانى كه مقصد را شناخته‌اند و با تلاش و كوشش خود نیز در مسیر صحیح گام نهاده‌اند و براى طى طریق، مشمول توفیق الهى شده‌اند ـ (یعنى شیعه‌ی اهل بیت(ع) هستند) دیگر هیچ مشكلى ندارند، مگر در زمینه‌ی عمل، و باید در عمل بكوشند؛ چون هدف و راه را درست شناخته‌اند. البته اینها هم از لحاظ معرفت، مراتبى دارند. چنین نیست كه هركس شیعه شد، تمام دستورات اهل بیت(ع) را در همه‌ی ابعادش بشناسد، مراتب علم و معرفت افراد با یكدیگر فرق مى‌كند. ممكن است برخى به شناخت كامل تمام جزئیات نرسیده باشند و بالتبع از درك آثار آن نیز محروم خواهند شد. هر كس به شناخت كامل‌تر رسیده باشد، از آثار بیش‌ترى هم برخوردار خواهد شد.
در هر حال فرض ما بر این است كه ما شیعیان از لحاظ شناخت كمبودى نداریم و اسلام را از طریق اهل بیت(ع) با همه‌ی ابعادش شناخته‌ایم. پس اگر به درستى عمل كنیم، خداوند در دنیا و آخرت ما را غرق در نعمت خواهد كرد، و چرا چنین نكند؟ مگر خدا مى‌خواهد نعمت‌هایش را براى چه كسى ذخیره كند؟! مگر بخل دارد؟! آیا اگر به بعضى‌ها بدهد، نعمت‌هایش تمام مى‌شود؟ در آخرت تزاحم و تعارضى نیست، هر چه را به یكى داده به دیگرى هم مى‌تواند بدهد؛ إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ كُنْ فَیَكُونُ.[2] محدودیت از ویژگى‌هاى دنیا است و در آخرت وجود ندارد. در این‌جا هم هر كس راه شناخت را درست پیمود، هر چه را بخواهد خدا به او عطا مى‌كند، مگر آن كه مصلحت نباشد؛ به گونه‌اى كه حتى اگر به خودش هم گفته شود كه اگر فلان چیز به تو داده شود از چیز دیگرى محروم مى‌شوى، قبول نمى‌كند و مى‌گوید همان كه خدا خواسته بهتر است.
پس كسانى كه مقصد را درست تشخیص داده‌اند، راه را هم درست رفته‌اند و تمام توانشان را نیز براى رسیدن به آن به كار گرفته‌اند (همان كسانى كه در دنیا و آخرت، غرق در نعمت‌هاى خدا خواهند شد) مسلمانانى هستند كه شیوه‌ی اهل بیت(ع) را درست شناخته‌اند و آن را در تمام ابعاد زندگیشان محور قرار داده‌اند. بر این اساس، امام صادق(ع) مى‌فرماید: اى پسر جندب، اگر شیعیان ما (كسانى كه مقصد زندگیشان، یعنى خدا و قیامت، را درست شناخته‌اند و سعادت حقیقى را وجهه‌ی همّت خود گردانده‌اند) استقامت به خرج دهند و از مسیرى كه انتخاب كرده‌اند منحرف نشوند خداوند آنان را غرق در نعمت‌هاى خود مى‌كند.


«استقامت»، شرط دست‌یابى به سعادت


در توضیح «استقامت»، به جا است بدانیم كه در چند جاى قرآن، به پیامبر(ص) امر به استقامت شده‌ است؛ یكى در سوره‌ی هود كه از آن حضرت نقل است كه فرمود:

شَیَّبَتْنی سورةُ هودٍ لمكانِ هذه الآیة: فَاستقمْ كما اُمرتَ و مَن تابَ معكَ؛[3]

سوره‌ی هود مرا پیر كرد؛ به سبب وجود این آیه: پس استقامت بورز تو و هر كه با تو توبه كرده‌ است، همان‌گونه كه فرمان داده شده‌اى.

امام خمینى(رحمه الله) در سخنان خود، زیاد بر این حدیث تأكید مى‌كردند. به واقع، آنچه انسان را پیر مى‌كند و كمرشكن است «استقامت» است. به همین منظور، خداوند در آیه‌ی دیگرى به استقامت ورزندگان بشارت مى‌دهد:

إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ؛[4]

آنان كه گفتند: پروردگار ما الله است، سپس استقامت ورزیدند، فرشتگان بر آنان فرود آیند كه نترسید و غمگین نباشید و بشارت ما بر شما به بهشتى كه وعده داده شده‌اید.
بنابراین، صرف ایمان به خدا و پذیرش دین حق و مذهب اهل بیت(ع) كافى نیست، بلكه باید در این راه پایدارى كنیم و استقامت به خرج دهیم. باید مراقب باشیم تا لحظه‌اى منحرف نشویم. اگر كسى این‌گونه باشد، خداوند از هیچ خیرى در حق او فروگذار نمى‌كند. چنین كسى مستجاب الدعوه است؛ هر چه از خدا بخواهد به او عطا مى‌كند و او نیز جز آنچه مرضىّ خدا است انجام نمى‌دهد؛ ملایكه هم با او مصافحه مى‌كنند و دست مى‌دهند. البته كسانى كه به درجات بالاتر و كامل‌ترى رسیده باشند ملایكه را مى‌بینند و مصافحه آنها را درك مى‌كنند.[5]


تأثیر مصلحت الهى بر بهره‌مندى مؤمنان از نعمت‌هاى دنیا


باید توجه داشته باشیم كه آنچه براى نمونه از امتیازات شیعیان و مؤمنان واقعى در این روایت نقل شده قاعده‌ی كلى و همیشگى نیست، بلكه اقتضائاتى است كه امام صادق(ع) برخى از آنها را در خصوص آنان ذكر كرده‌اند؛ یعنى چنین كسانى این‌گونه اقتضایى در وجودشان هست كه خداوند مثلاً، در گرماى هوا ابرى بفرستد تا بر سرشان سایه بیندازد یا ملایكه با آنها مصافحه كنند. اما باید توجه داشت كه اگر خداوند براى بعضى از بندگان مؤمنش این كارها را نكرده به دلیل مصالحى بالاتر است؛ یعنى این اقتضا براى آنان وجود دارد كه روزهایشان آفتابى باشد و اگر قرار باشد بارانى ببارد، در شب برایشان بفرستد و...، اما ممكن است به دلیل برخى مصالح والاتر، این امتیازات را به آنها ندهد.
از جمله امتیازاتى كه خداوند به چنین بندگانى عطا مى‌كند این است كه:

لَاَكلُوا مِن فَوقهم و مِن تحتِ اَرجُلِهِم؛ آنان روزى خود را، هم از بالاى سر و هم از زیر پایشان دریافت مى‌كنند. شاید این تعبیر كنایى بوده و منظور این باشد كه نعمت از هر طرف به سوى آنان سرازیر مى‌شود. به همین مضمون، در قرآن هم مى‌فرماید:

وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأرْضِ؛[6]

اگر اهل زمین ایمان مى‌آوردند و تقوا پیشه مى‌كردند (شناخت و استقامت)، از آسمان و زمین بر آنها درهاى بركات را مى‌گشودیم. مصداق كامل چنین كسانى شیعیان خالص اهل بیت(ع) هستند كه هیچ چیز از خدا نمى‌خواهند مگر این‌كه دعایشان را مستجاب مى‌گرداند:

لَما سَألوا اللهَ شیئاً اِلاّ اَعطاهُم.


خودآزمایی


1- چرا برخی افراد در دوران ائمّه‌ی اطهار(ع) نتوانستند اسلام واقعی را بشناسند؟
2- چرا سوره هود پیامبر(ص) را پیر کرد؟

 

پی نوشت ها

 

[1]. كهف (18)، 30.
[2]. یس (36)، 82.
[3]. مریم (19)، 18.
[4]. فصلت (41)، 30.
[5]. دیدن ملایكه مختصّ به پیامبران(ع) نیست. ائمّه‌ی اطهار(ع) پیامبر نبودند، ولى ملایكه را مشاهده مى‌كردند؛ یا حضرت مریم(س) نه امام بود و نه پیامبر، اما ملك را مشاهده كرد و گفت: أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِیًّا (مریم، 18). و حضرت عیسى(ع) را ملك به او مرحمت كرد: قالَ إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلاماً زَكِیًّا (مریم، 19).
[6]. اعراف (7)، 96.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله محمدتقی مصباح یزدی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: